رادیو گاگا

و آن زمان که رادیول سخن می گوید

رادیو گاگا

و آن زمان که رادیول سخن می گوید

با زامبیکان گرد هم خنده کنیم


آقا چه حالی داد! دل ما بعد مدت ها یه هجوی میخواست که انقد جذاب  باشه !

یه داستان جاده ای باحال و سرگرم کننده که اصلا لازم نیست زورکی باهاش

همراهی کنی و بخندی! انتخاب هنرپیشه ها عالیست و حضور بیل موری به عنوان

مهمون عالی ترش هم کرده ... صحنه های خوش ساخت قوانین برخورد با زامبی ها

از قسمت های درخشان فیلم محسوب می شه... به به خلاصه!


آل استار

صلوات بر استار و آل ِ استار!

مینیمالیا ۴۳ - اقلیت

-اسمتون؟

-سرژ ...

- ا....اقلیت هستی؟

- بله. شما چطور؟
- من اکثریتم... هار هار هار

فرمایشات۲۲ -در دست بررسی

طرح تجلیل از مدیران کم مصرف و حتی الامکان بی مصرف در دست بررسی است...

سانسور در صدا و سیما

- بکشش!!!!!!!
- بزن!!!!!!!!!
- نه!!!!!!
- دستمو بگیر!!!!!!!!!
- خب چه خبر؟


خب یه فیلم قدیمی بذارین... ما که به هر حال نیگا نمی کنیم !



فرمایشات۲۱ - تجربی

هیچوقت از زیر درختی که روش کلاغ نشسته رد نشید، چون تجربه به من ثابت کرده که اینا از قصد رو آدم می‌رینن.

مینیمالیا ۴۲ - ظاهرات

ظاهر آدم مهم نیست ... بلکه باطن آدمه که اصلا مهم نیست

فرمایشات۲۰ - صله رحم

بچه که بودم فکر می کردم صله رحم یه جور بیماری زنانه است.

 بزرگ که شدم فهمیدم اشتباه می کردم.

بعد بزرگتر که شدم دیدم اشتباه نمی کردم!

مینیمالیا ۴۱ - توجیه

- اگه گرفتنمون چی؟ 

- هیچی بابا میگیم سبزو دیدی که؟ 

- خب؟ 

- ما علویشون هستیم!

فرمایشات ۱۴ - کفرو

خدایا! ما که از تو راضی نیستیم، تو از ما راضی باش!

دو ملوس



محصلی خندون و پشمو هستم               با نامحرم محتاط و اخمو هستم

معلمم میگه چقدر ملوسم                     منم یواشکی اونو میبوسم

کلاس درس ما چقد عالیه                      عالی تر از مجلس و شهرداریه

اونجا انقدرهمش دروغ شنیدم                چاقو آوردم دولمو بریدم

حالا دیگه یه داف خوب و نازم                  محصل پشمالوی کلاسم



مینیمالیا ۴۰ -۱۱۸

[راهنمای 235، بفرمایید]
- ببخشید شماره‌ی یه دختر خوشگلو می‌خواستم که وضعش خوب باشه، گیر الکی هم نده و جمله‌ی «تو از این رابطه چه هدفی داری » تا حالا به ذهنش نرسیده باشه!
- گوشی...
[لطفا یادداشت کنید: دو صفر چهل‌وشش...]

9


واقعا یکی از بهترین هایی که دیدم . فقط همین!

مینیمالیا ۳۹ - روضه ی زنانه

-می گن طفلک مفاصیلش اوت کرده
-جدی؟ مفاسیرش؟ خیلی هم درد داره
- آره بیچاره، شوهر منم چند سال پیش بفاسیلش اوت کرده بود، روز و شب برام نذاشته بود
- بنده ی خدا، شنیدم که درد مواسیر مثل درد زائیدن می مونه
- مگه نمیشه بواسیل رو عمل کرد؟...


تفاهم در هیچ زبانی به اندازه زبان مادری سخت نیست



مینیمالیا ۳۸ - بلبل بابا

- دخترم درست بشین
- مگه چه جوری نشستم؟
- دامنتو بکش رو پات، شورتت دیده میشه
- چطوره شورتمو درربیارم که دیده نشه؟

فرمایشات۱۸ - ترانه

تو کلاس منتظر زنگ تفریح می شینم

تا که این زنگ بخوره تو حیاط تو رو ببینم

 ترانه فوق برای من جز ترویج همجنس بازی مفهومی رو در بر نداره...


آگهی ۱

کاندوم با رایحه ی "زولبیا بامیه" رسید!!!

مینیمالیا ۳۷ - جنگل خواب

- خب پسر گلم ، وقتشه کم کم بری گم بشی تو جنگل خواب!

فرمایشات 17 - آن روی سگم

دوست دارم اینو خیلی شیوا بیان کنم...
که اگه همینجور شوخی شوخی
سلولهای حساس اعصاب من رو
با ناخنهای کثیفت خراش بدی
دیری نمی گذره که جدی جدی

میری جزو اون دسته انگشت شمار از افراد


که اون روی سگ منو دیدن!!!!!!


ضمیمه :سطر آخر را با صدایی بولد تر بخوانید