چند روز پیش یک خاطره زیبایی رسید از دست محبوبی به دستم: جریان این بوده که توی یه دورهمی خانوادگی یکی از عزیزان که سال هاست در اروپا زندگی می کردن بحث پر حرارتی رو شروع می کنن در باب اخلاق های بد ایرانی و به عنوان مثال اون داستان کلیشه ای استفاده از قالب یخ های شکل سکه رو بیان می کنن یکی از بزرگترها که این آقا شدیدن روی اعصابش اسکی می کرده برای عوض کردن بحث می گه: برنامه های تلویزیون اونجا چطوره؟ ایشون می گن که: این آنتن ما خراب شده ولی من یه سیم کشیدم از آنتن همسایه
این بود خاطره من از یک روز زیبا و خاطره انگیز
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
حداقل اسم کشوشو بگو
چند روز پیش یک خاطره زیبایی رسید از دست محبوبی به دستم:
جریان این بوده که توی یه دورهمی خانوادگی یکی از عزیزان که سال هاست در اروپا زندگی می کردن بحث پر حرارتی رو شروع می کنن در باب اخلاق های بد ایرانی و به عنوان مثال اون داستان کلیشه ای استفاده از قالب یخ های شکل سکه رو بیان می کنن
یکی از بزرگترها که این آقا شدیدن روی اعصابش اسکی می کرده برای عوض کردن بحث می گه: برنامه های تلویزیون اونجا چطوره؟
ایشون می گن که: این آنتن ما خراب شده ولی من یه سیم کشیدم از آنتن همسایه
این بود خاطره من از یک روز زیبا و خاطره انگیز